.: منــو این دریـا :.

...ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

.: منــو این دریـا :.

...ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

شکست



مدت هاست ذهنم درگیر طلاق شده ،

منظور طلاق های  از هردو نوع و این مسئله بسیار شایع شده مثل روالی بچگانه بین همه متاهلین رواج پیدا کرده ،و کمتر بفکر حل مشکل و موضوعات دیگر دقت میکنند ، و بدترین حالات آن در بین بازیگران جوان است .

خیلی مایل بودم پژوهشی حول همین محور انجام میدادم که یا نظر  کارشناسان حوزه علوم اجتماعی و روانشناسی را بدانم ، بدتر از ان هم ان خانم بازیگریست که پس از سالها زندگی بایک بازیگر مطرح دیگر در حین مصاحبه میگوید : چرا میگوید ما زندگی ( من و هومن سیدی) با شکست مواجه شده ،تجربه موفقی داشتیم

نمیدانم بنظرم این دوستان درک شان با تعرفی که برای ازدواج مطرح است ،تفاوت دارد . (چرا که به تعبیر قرآن: زن و مرد همچون لباسی برای هم  هستند ) مگر میشود لباسی که برای من مناسب و زیبا و اندازه و راحت بوده را  اکنون بی مصرف و بلاستفاده بدانم و ادعا کنم لباس خوب و زیبایی بوده ولی برای ان زمان ، خیلی ساده میشود نتیجه گرفت پس فقط یک دلیل وجود دارد ، اینکه من از او خسته شده باشم ، و خستگی معمولا حاصل از  تنوع طلبی و عدم علاقه شخص به موضوع پیش می آید چرا که مستقل شده و خود را ذیصلاح میداند در جایی دیگر تنها  و با کس دیگری موفق تر است ، و بنظرم زن مستقل هیچ جذابیتی برای ازدواج و حتی برای ادامه زندگی مشترک ندارد و اما  اینها  با تعریف عشق متفاوتست...

کم کم معضلات بی حیایی و بی عفتی در جامعه بروز داده میشود و با همین روال زندگی های سرد تر ، مجرد ها هراسان و شاید مکارانه در پی  تجرد خود ، و فساد در حال فراگیر شدن ، جامعه را درگیر میکندو بنظر میرسد من باب بی غیرتی  و بی عفتی  بدنبال خلا های دوره ها و محدودیت های مجردی در خانواده پدری ،   انها را در خانواده خود پیدا  و یا ایجاد میکنند بدین صورت که در موضوعات مختلف  تربیب فرزند ، زندگی زناشویی ،و تعریف یا الگوی موفقیت بروز داده میشود .


هزینه تفاهم

دیروز یکی از مشتریان چاپخانه بصورتی طنز گونه در مورد ازدواجاطهار نظر جالبی کرد که خیلی عمیق اصل ازدواج را روشن میکند هرچند که خود یک شیراز تمام عیار با سبیل های چخماقی و دارای سه فرزند 2پسر و یک دختر هست ؛

میگفت من به بچه هایم گفته هیچ وقت ازدواج نکنید چون شما ناخواسته باید  از خواسته هایتان  برای دیگری صرف نظر کنید و این موضوع از کوچکترین مسائل  شروع میشود تا بالا  مثالش این بود که اگه سردهته اون گرمش باشه  باید سرما رو تحمل کنی و خیلی مسائل دیگه .

من خیلی برام جالب بود ایشون دقیقا  به اصل  و شالوده عشق البته از نظر بنده نرسیده اند ، الفبای عاشقی از خود گذشتن و بخشید و نادیده گرفتن خود و تبدیل شدن به ما می باشد . ازدواجی که اینطور منیت  را تبدیل کند با کاتلیزگر عشق به نتیجه رسیده است ،