هوای غریبی است دلهره در آن موج میزند،نمی دانم شاید هوس است که اینطور مرا جذب میکند ،برخلاف باطن ظاهر آرام و بی صداست انگار هیچ اتفاق خاصی رخ نداده .
فکرم به سمت ایدهآل هاست شاید کمی عجله نظم این جریان را برهم میزند
گاهی دلم از خودم میگیره ، از حرفهای که گاها به دیگران زدم و خودم عمل نکردم عذاب وجدان دیگه کاری از دستش بر نمیاد . کار هایی رو که برای دیگران برچسب نادرست رو تو ذهنم میزنم خودم به یک شکل دیگه انجام می دم ، غافل از این که خودم از همه آنها غافلترم ...
امشب شب یلدا است ، همون روزی که قرار بود زمین نابود بشه !!!
مثل همیشه خونه ما توش پر است از سروصدا
خدارو به خاطر همین شلوغی ها که گاها موافقش نیستم شکر میکنم