.: منــو این دریـا :.

...ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

.: منــو این دریـا :.

...ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

اشغ یا عشق مسئله این است ....

خیلی وقت ها نگران بودم که چرا دست به نوشتنم اینقدر کم شده 

توجیحات بسیار در تایید این موضع مثل کار و ... هست که مجال توجیح نیست.

معانی و تفاسیر بسیار متفاوتی از کلمه فوق ، با داستان و قصه های جذاب و شنیدنی ( البته در دنیای کنونی ) به ذهن خطور میکند. یاد عاشق شدی؟ جناب مدیری در برنامه دورهمی افتادم. اما عشق را نمیدانم تا بحال تجربه کرده ام یا خیر و واقعا به نظرم حد و مرز مشخص کردندبرای آن  اجهاف بزرگیست. 

خیلی اهل تغییر نیستم اما تغییر را دوست دارم خوب ارتباط نمیگیرم ولی در ارتباط های که با دوستانم برقرار میمکنم تلاشم بر محکم و گرم بودن آن است . از پذیرفتن مسئولیت خیلی خوشحال نبوده و نیستم و معمولا مسئولیت های که خوب انجام داده ام تصادفی و علی رغم میل باطنی پذیرفته ام .

تلاش بی حد خودم را برای راه انداختن کار مردم نمیدانم و از خیرخواهی به چاه افتادن را تجربه کرده ام ، و نه گفتن به مردم برایم آسان نبوده و کاش همه این ها با تغییر کاربری در فلوچارت الهی قرار می گرفت و نتیجه اجرا میشد . نگرانم و نمیدانم این موضوع را چطور کنترل کنم و یا اگر قرار است بهمین شکل باشد ، لااقل ارزش افزوده آن به حساب آخرت بصرفه تر خواهد بود .

و  همچنان  دنبال حلال این مشکلات ...

واما  این عشقست که شاخص و راهنمای طول مسیر است،  وگرنه راه رفتن در بیابان پر از رنگ لعاب پوچ بالاخره انسان را مجذوب سرگرم خود میکند .

این عشقست که باعث میشود درد و مشکل خود را برای رضایت غیر خود فراموش کنی .

عشقست که انسان را از حساب کتاب های دنیایی جدا می کند و نتیجه هایی شگفت انگیر برای دیگران برجای خواهد گذاشت .

هر چند که خود نیز درگیر روز مرگی شدید شدم ولی خیلی وقته که در نظر داشتم این جمله را کنار مانیتور محل کار نصب کنم 

"خدا از تو بابت این کار راضیست؟" 



پ.ن : طبیعتا  باید از اشغ ( که معنای دنیایی آن هست )  به عشق که  معنای فرا زمینی آن است رسید .




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد